درباره برخی جوانب و پیامدهای 11سپتامبر با دکتر احمد نقیبزاده استاد دانشگاه و کارشناس امور بینالملل مصاحبه کردهایم.
- آیا اساساً برخورد نظامی با تفکری مثل القاعده باعث رشد بیشتر آن نمیشود؟
ممکن است باعث رشد بیشتر آن شود اما فیالواقع راه دیگری هم نیست. این افراد نه اهل مذاکره هستند و نه به شیوه دیگری میتوان این خطر را دفع کرد. القاعده در واقع فرزند دستگاههای اطلاعاتی آمریکا و انگلیس است و از این موارد کم پیش نمیآید که فرزندان علیه والدین شورش کنند.
- در سالهای اخیر، حوادث خشونتآمیزی در داخل آمریکا رخ داده که نهتنها عامل خارجی نداشته بلکه عامل آن کاملاً خودی و آمریکایی بوده است. علت چیست؟
شاید بزرگترین دشمنان آمریکا در خود آمریکا باشند. آمریکا جامعهای بسیار طبقاتی و ناعادلانه است. کسانی که آنجا رنج میبرند، در سرزمین نعمت رنج میبرند. این امر با وضعیت یک آفریقایی فرق میکند که همه را مانند خود میبیند. در تمام جوامع سرمایهداری این پدیده مشاهده میشود. در فرانسه و انگلیس هم نمونههای آن دیده شده است. در جاهایی که ثروت و فقر به حالت افراط و تفریط وجود دارند، چنین پدیدههایی شکل میگیرد.
- با توجه به گذشت 11سال از 11سپتامبر، بهنظر میرسد در داخل آمریکا دیگر استفاده سیاسی از این موضوع، مثلاً در بحثهای انتخاباتی اوباما و رامنی نمیشود. آیا دیگر این موضوع اهمیت خود را از دست داده است؟
خیر از دست نداده است. مبارزه با تروریسم هنوز یکی از عناصر مهم در سیاستگذاری آمریکاست، زیرا اساساً غرب سنتی دارد که براساس آن نمیتوان بدون دشمن زیست. اخیراً فیلمی ساخته شده است به نام خائن که در آن یکی از ترورها را نشان میدهد. در این فیلم یک فرد غربی میآید و به تروریستها دستور میدهد که باید کاری کنید که هیچکس در هیچ کجا احساس امنیت نکند. پس از فروپاشی اتحاد شوروی، دشمنی آنان روی موضوع تروریسم متمرکز شده است.
این امر بسیاری از سیاستها را توجیه میکند. در مورد اسرائیل هم همینطور است. اگر گهگاهی فلسطینیان راکتی به اسرائیل شلیک نکنند، حفظ انسجام جامعه نامتجانس آنکه متشکل از آفریقاییها، آسیاییها، اروپاییها، آمریکاییها و روسهاست، بسیار دشوار است. در نتیجه آنان همچنان دشمنی ضعیفشده میخواهند.
به همین علت، اسرائیل به هیچ وجه حاضر نیست زیر بار صلح با فلسطینیان برود، درحالیکه اگر یک کشور فلسطینی تشکیل شود، اسرائیل با دولتی مانند دولت اردن روبهرو خواهد بود که اگر انقلابی باشد، مانند دولت سوریه است. اما اسرائیل به هیچ وجه این وضع را نمیخواهد و خواستار درگیری نامتوازنی است تا بتواند سیاستهای خود را در پناه آن توجیه کند.
- اخیراً مقامات آمریکایی از توجه بیشتر به منطقه اقیانوس آرام پس از یک دهه درگیری فشرده در خاورمیانه خبر میدهند. دلیل این امر چیست؟
اقیانوس آرام همواره مورد توجه آمریکا بوده است. در آغاز قرن بیستم که آمریکا به قدرتی معمولی بدل شد، تمام معاهداتی که منعقد میکرد، متوجه امنیت در اقیانوس آرام بود. اگر اقیانوس آرام نبود، آمریکا با ژاپن و چین همسایه میشد. بنابراین، یکی از شاخصهای سیاستگذاری آمریکا از این پس، خود چین و عرصهای که آن را دریاچه خودشان میدانند، یعنی اقیانوس آرام بود، اما این امر بهمعنای فراموشکردن خاورمیانه نیست. خاورمیانه برای غرب حکم منطقه مرکزی جهان را دارد و هر کس بر این سرزمین حکومت کند، در واقع بر جهان حکومت خواهد کرد. همه مناقشههای خاورمیانه زاییده همین سیاست است.